در سوگ رفتن استاد عرفانی

محمود سیقل
دو سه روز است که خبر مرگ جانکاه استاد قربانعلی عرفانی سخت آزارم میدهد. گرچه سه دهه قبل با نام استاد عرفانی آشنا بودم ولی شش سال پیش با ایشان از نزدیک معرفت حاصل نمودم.

معمولاً در جلسات شورای رهبری ائتلاف ملی افغانستان با هم میدیدیم. شخصیت روحانی، آرام و متین و با وقارش در همان روز های نخست من را به خود جلب کرد. ایشان فراتر از قوم و سمت و زبان و مذهب فکر میکردند و عمل میکردند. از ویژگی های خاص ائتلاف ملی هم همین بود. هیچوقت من حس نکردم که کسی در شورای رهبری با آجندای قومی و سمتی و لسانی آمده باشد. همیشه همه اسلامی و ملی می اندیشیدند و در این کار استاد عرفانی یک الگو بود.
در داغ ترین لحظات کار های سیاسی ما، استاد عرفانی با روحیه آرام و عقلانی صحبت میکرد. با لبخند خاص و گفتار نغز خودش به مجالس آرامی می بخشید و در تصمیم گیری ها سهولت می آورد. شمرده شمرده و کم سخن میگفت اما خوب میگفت و از موضوع خارج نمیشد.
در سال های اخیر متوجه شدم که سخت متوجه آموزش بود. یکبار با من اعمار یک مرکز آموزشی برای دختران را در زادگاهش یکاولنگ در میان گذاشت. من به آن علاقه گرفتم و کمی هم با ایشان در تکمیل اعمار تعمیر این مرکز همکاری نمودم. در جریان همایش بزرگ انتخاباتی 1393 در بامیان استاد عرفانی در کنارم بود و برایم در مورد بامیان و مردمان شریف آن معلومات می داد.
استاد عرفانی از چهره های مجاهد، سیاستمدار، متدین و مردم دوست بود که در طول عمر خود از کنار حوادث دردانگیز کشورش بی تفاوت نگذشت و در صحنه های مختلف در سخت ترین شرایط در کنار درفش آزادی و حریت کشور و مردمش باقی ماند.
گرچه رهبر یک حزب و نماینده مردم در پارلمان بود ولی زندگی ساده داشت و دور از تجملات و تشریفات بیجا کار های خود را با شکستگی و تواضع خاص انجام میداد.
بدینوسیله درگذشت دردآور مرحوم استاد عرفانی را به اعضای مح
ترم فامیل و خویشاوندان و اقارب شان، خانواده مجاهدان و مقاومت گران و کافه ملت افغانستان تسلیت میگویم. روح آن بزرگمرد شاد و یادش گرامی باد!